هفتمین دندون(10ماه25روزگی)
دیروز ساعت 12ظهر از خواب بیدار شدی خیلی بی حال بودی ناهار رفتیم خونه بابا رضا اینا دورت خیلی شلوغ بود اما حوصله هیچکیو نداشتی گریه هم نمیکردی روز قبلشم خیلی بی اشتها بودی ناهار که خوردیم دوباره گرفتی خوابیدی
ساعت 4چشماتو باز کردی دایی مجیدم اومد اذیتت کرد بهش خندیدی اما تا رفت دوباره گرفتی خوابیدی کلی نگران شدم به مامان که گفتم چرا رها اینجوری شده گفت چیزیش نیست شاید میخواد دندون دربیاره البته خیلی وقت بود لثه هات ورم داشتن اما خبری نبود
.
.
.
ولی فرداش 1خبری شد بله دخملی مامان دندون هفتمشم در آورد الهی مامان دورت بگره
ممممممممممممماااااااااااااااااااچچچچچچچچچچچچچ
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی