برای رها......

1390.11.11 

سلام دختر گلم الان که دارم مینویسم تو هنوز بدنیا نیومدی هنوز تو دل مامان الهامت هستی فدات شم تو قراره 1390.12.4 بیای تو بغل مامانی چقدر دلم می خواد زودتر ببینمت دستای کوچیکتو بگیرمو ببوسم تو چشمای نازت نگاه کنمو وخدارو شکر کنم که تورو بهم داد.

فدات شم الان که دارم مینویسم داری تو شکمم بازی میکن.

نفسم میخوام بدونی که چقدر برام عزیزی.

زندگیم کاش زودتر نوشتنو شروع میکردم کاش از اولین روز بارداریم مینوشتم که با بابا حسین رفتیم جواب آزمایشو گرفتیم کاش بودی و خوشحالیه مارو میدیدی زمانی که رفتم سونو رهای کوچولومو دیدم صدای قلبشو شنیدم تکون خوردناشو نگاه کردم بهم گفتن دختری نمیدونی چه حسی داشتم آخه من خواهر ندارم تو هم دخترم شدی هم خواهرم.

دختر گلم زمانی که برای اولین بار تکون خوردناتو حس کردم دست بابا حسینتو گذاشتم رو شکمم نمیدونی چقدر قربون صدقت رفت بابا حسین خیلی دوستت داره نمیدونی چه آرزوهای برات داره.

رها دخترم مامان بابا همه چیزو آماده کردن تمام وسایلتو چیدن الان همه چیز آمادس فقط منتظر دخترمون هستیم

رهای مامان

عزیز دلم عاشقانه دوستت دارم.

مامان الهام

ماچ   ماچ    ماچ