1اتفاق بد
اینو یادم رفت بگم کرج که بودیم 1کوچولو گوشت عفونت کرده بود پماد زدم اما مامان نسرین گفت گوشواره هاتو در بیارم دوباره صبح بذارم گوشت راضی نبودم اما این کارو کردم صبح که بیدار شدم وقتی چشمم به گوشت خورد انگار دنیارو کوبیدن تو سرم گوشات کاملا گرفته شده بودن همون موقع بردمت متخصص گوشواره هاتو بذاره گوشت اما گفت نمیشه دوباره باید سوراخ کنی رها خیلی ناراحت شدم جز خودم کسیرو مقصر نمیدونم چون خودم باید برات تصمیم میگرفت.
مامانم معذرت میخوام.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی